از ادعای فرصتسازی تا غیبت دادهها؛ نقدی بر روایت پتروشیمی امیرکبیر از چایناپلاس
از ادعای فرصتسازی تا غیبت دادهها؛ نقدی بر روایت پتروشیمی امیرکبیر از چایناپلاس نمایشگاه بینالمللی چایناپلاس ۲۰۲۵، بهعنوان یکی از مهمترین رویدادهای صنعت پتروشیمی و پلیمر، به پایان رسید. در گزارشهای رسانهای منتشرشده، تمرکز قابلتوجهی بر حضور شرکت پتروشیمی امیرکبیر و ادعای بهرهگیری از «فرصتهای ناشی از جنگ تعرفهای میان چین
از ادعای فرصتسازی تا غیبت دادهها؛ نقدی بر روایت پتروشیمی امیرکبیر از چایناپلاس
نمایشگاه بینالمللی چایناپلاس ۲۰۲۵، بهعنوان یکی از مهمترین رویدادهای صنعت پتروشیمی و پلیمر، به پایان رسید. در گزارشهای رسانهای منتشرشده، تمرکز قابلتوجهی بر حضور شرکت پتروشیمی امیرکبیر و ادعای بهرهگیری از «فرصتهای ناشی از جنگ تعرفهای میان چین و آمریکا» شده است؛ اما بررسی دقیقتر این روایت، نکاتی را در بُعد رسانهای و محتوایی آشکار میسازد که قابل تأمل است.
ادعاهای بزرگ، شواهد کوچک
گزارش منتشرشده بر «فرصتسازی از جنگ تعرفهای» و «دستیابی به بخشی از بازار مالی آمریکا» تأکید میکند، اما هیچ اشارهای به مصادیق این دستاوردها نشده است. نه از توافقنامهای سخن به میان آمده، نه از میزان فروش یا سهم بازار. در غیاب دادههای کمی و مستند، این نوع اظهارات بیش از آنکه وجه خبری داشته باشند، بیشتر رنگوبوی تبلیغات سازمانی به خود میگیرند.
سکوت در برابر فضای رقابتی جهانی
در حالیکه نمایشگاه چایناپلاس محلی برای تلاقی پیشرفتهترین فناوریهای روز دنیا در حوزه پتروشیمی است، در متن منتشرشده تقریباً هیچ اشارهای به رقبا، روندهای جهانی، فناوریهای نوین یا نوآوریهای مطرحشده در نمایشگاه نشده است. این در حالی است که تحلیل فضای رقابتی، یکی از مهمترین عناصر هر گزارش صنعتی محسوب میشود.
نمایشگاهی که به رزومه شرکتی تقلیل یافت
گزارش بیشتر به معرفی توانمندیهای داخلی شرکت پتروشیمی امیرکبیر پرداخته تا ارائه تحلیل از حضور ایران در این نمایشگاه. این در حالی است که حضور در چنین رویدادهایی فرصتی برای نقد درونی، بررسی موانع صادرات، محدودیتهای تحریمی و ارزی و نیز بازتاب نگاه بینالمللی به صنعت پتروشیمی ایران است؛ موضوعاتی که در گزارش بهکلی غایب هستند.
ضرورت عبور از نگاه شعاری به دیپلماسی اقتصادی/ این گزارش نمونهای از رویکرد رایج در پوشش رسانهای دستاوردهای اقتصادی است: بزرگنمایی، کلیگویی، و استفاده از زبان مبهم. تا زمانی که چنین روایتهایی با شفافیت، صداقت و جزئیات واقعی همراه نشوند، نمیتوان انتظار داشت که تصویر دقیقی از جایگاه ایران در زنجیره جهانی صنعت پتروشیمی به جامعه تخصصی و حتی افکار عمومی منتقل شود.